تصویر آنگونه كه رخ مینماید در عمق و معنای خاص خود جلوه میبخشد.
همیشه همراه و متصل تصویر، تصوّر است. تصویر تا این مرحله كه پنجرهی ورودی به دریافت تصوّر میباشد، نقش ایفا میكند.
در جامعهی انسانی،واژگان،بر پایهی تعاریف آن در فرهنگ جوامع كاربرد پیدا میكند. واژه به همراه جملهپردازی ارائه میشود. در همین مسیر تصاویری پدید میآیند كه از منظر كاربردی جاودانهاند. اینگونه تصاویر پس از مدتی كه تاثیراتی در جامعه بر جای میگذارند تبدیل به نشان و سمبل در آن جامعه میشوند. همهی اینگونه تعاریف را مخاطبان آن تصویر و یا واژگان در ذهن خود تصوّر میكنند و در كنار هم میچینند.
روایتها و شکلها از جمله مواردی هستند كه تصاویر را آغاز میكنند. اگر بخواهیم به جد مسئله نشان را پیگیری نمائیم،به ارتباط بین فرستنده یك پیام و گیرندهی آن مواجه میشویم. چراكه نشان، تصویری است از تكامل یافتگی و فشردگی یك پیام در كوتاهترین موثر اثر گذرانده برای گروه مخاطبان.
نشان تجاری دریچهی اصلی ورودی مخاطبان به داخل سازمان میباشد.چرا كه تصویر ارائه شده در نشان تجاری هر سازمان، حاوی هویت، شخصیت، رفتار و ارزشهای آن سازمان میباشد. همهی موارد ارائه شده در یك نشان از طریق تاثیرات رنگ، سطح، خط و نقاط مختلف بر روی مخاطب تاثیر میگذارد.